If I ever write story about my life, don’t be surprised if your name appears billion time اگر من روزی داستان زندگی ام را نوشتم، تعجب نکن اگر دیدی نام تو میلیاردها با برده شده … I want you to be happy, but I want you to be happy with Me من دوست دارم خوشحال باشی، اما دوست دارم با من خوشحال بشی You feel like a beautiful backdrop to my life. You make me feel whole تو مثل یک پس زمینه زیبا در زندگی منی.
Thought I found a way فکر کردم یه راهی پیدا کردم (Thought I found a way out (found فکر کردم که راهی برای خلاص شدن پیدا کردم (But you never go away (never go away ولی تو‌هیچوقت نمیری (هیچوقت نمیری) So I guess I gotta stay now پس فکر کنم حالا باید من بمونم Oh, I hope some day I’ll make it out of here امیدوارم یه روزی بتونم از اینجا برم Even if it takes all night or a hundred years حتی اگه تموم شب یا صد ها سال طول بکشه Need a place to hide, but I can’t find

B

خوشبخت بودیم اما هیچوقت نتونستیم از کنار هم بودن لذت ببریم چون باید پولامون رو پس انداز میکردیم واسه خونه همیشه هر چیزی رو که دوست داشتیم میگفتیم الان نه الان باید خونه بخریم. باهزارسختی و کُلی صرفه جویی کردن پولامون رو پس انداز کردیم بالاخره موفق شدیم خونه رو م. از فردای اون روز به فکر این بودیم لوازم خونمون رو جدید کنیم. گوشت و مرغ توخونه همیشه باشه میوه های چند رنگ داشته باشیم. با اومدن بچه به فکر این بودیم که بچمون لباساش خوب باشه خلاصه تا
آدم های هم فرکانس،همدیگر را پیدا می‌کنند! حتی از فاصله های دور از انتهای افق‌های دور و نزدیک انگار این‌ها باید در یک مدار باشند. یک‌روزی،یک‌جایی باهم برخورد می‌کنند، آن‌وقت می‌شوند همدم، می‌شوند دوست، می‌شوند رفیق اصلا می‌شوند هم شکل. حرفهایشان می‌شود آرامش، خنده‌هایشان، کلامشان می‌نشیند روی طاقچه دل هم. نباشند دلتنگ هم می‌شوند. مدام همدیگر را مرور می‌کنند و از هم خاطره می‌سازند. یادمان باشد حضور هیچکس در زندگی اتفاقی نیست.

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Aaliyahtitwas2 cant food-resepi طراحی وب سایت |سارین وب آقاي ترشیده (پسر ترشیده سابق) خرید اینترنتی ???????????????????? ????????????????????????????????????